Monday, July 04, 2005

هیشکی


هیشکی منو دوست نداره
هیشکی به من توجه نمی کنه
هیشکی به من میوه نمی ده
هیشکی شیرینی و نوشابه تعارف نمی کنه
هیشکی به جوک هام گوش نمیده ، نمی خنده
هیشکی تو دعوا به کمکم نمی آد
هیشکی دلش برام تنگ نمی شه
هیشکی برام گریه نمی کنه
هیشکی نمیدونه چه آدم جالبی ام
حالا اگه از من بپرسی بهترین دوستت کیه
فوراً می گم هیشکی.
اما دیشب حسابی ترسیدم
بیدار شدم دیدم هیشکی دور و برم نیس.
صداش زدم دستمو به طرفش دراز کردم
به همانجایی که همیشه بود
همه جای خونه رو، همه ی گوشه ها شو دنبالش گشتم
اما هر جا کسی رو دیدم
اینقدر گشتم که خسته شدم ، حالا دیگه نزدیک صبحه
حتماً دیگه هیشکی رفته

0 Comments:

Post a Comment

<< Home